به یاد شهید ایلیا...
چرا وقتی آدم می خواد سر به زیر بشه...فقط یه مسئله است که همه چیزو به هم می ریزه...فرقان...این که تو دو راهی های امتحان الهی کدوم راه، حقه...کدوم راه، باطل...
........................................................
*.خسته ام...خسته...از به دوش کشیدن سال ها کوله بار حسرت...
*.میان عاشق و معشوق فرق بسیار است...چو یار ناز نماید شما نیاز کنید...
*.غروری که فاصله را رقم زد...
*.این روز ها به جای قرآن خوندن قصیده آبی خاکستری سیاه آقای مصدق رو مرور می کنم
کودک چشم من از قصه ی چشم تو می خوابد...
قصه ی نغز تو ار غصه تهی ست...
باز هم قصه بگو...
تا به آرامش دل...
سر به دامان تو...
بگذارم و در خواب روم...
یا علی مددی...