...و عبور باید کرد

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۹/۲۱

شعله...

پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۰، ۱۰:۳۹ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم...

به یاد شهید ایلیا...

می دانی در تب سوختن یعنی چه؟ می دانی گدازه های درد از آتشفشان دلت فواران کند یعنی چه؟ می دانی به آتش کشیده شدن یعنی چه؟ اولش که مثل جان کندن است...اما وقتی که خاکستر می شوی... و رهایی در باد...می فهمی که ارزشش را داشت...

........................................................

*.چقدر ضربان تند قلبم را دوست دارم...

*.ارباب؟مگر چه کرده ام؟پس قرارمان؟

یا علی مددی...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۰/۱۵
مانا

نظرات  (۴)

سلام دوست خوبم ..

آخ که گفتی من هم عجیب دلتنگ اربابم!
...
۱۸ دی ۹۰ ، ۱۴:۴۶ سپیده ( عروسکِ صورتی )
وای نگو که هر چهار تا کارو با هم میکنی
درس
شوهر
بچه
کار

وای بمیرم برات

پس ما دانشجوهای بیکار چقدر بدیم که درس نمیخونیماااااااا
واقعا شما انگیزه ی درس خوندن ِ منید
سلام
احسنت برشما
....................
فقط یک سوال شهید ایلیا کیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">