تکرار مکررات...
يكشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۶، ۰۸:۴۹ ب.ظ
سال 90
اتوبوس کوی امام - هتل پل
روی صندلی کنار پنجره نشستم دستمو گذاشتم زیر چونه ام و بیرونو نگاه می کنم و به چیزایی نا معلوم فکر می کنم... به چیزایی که دل خوشی ای توش نیست...
سال 96
اتوبوس کوی امام - سی و سه پل
روی صندلی کنار پنجره نشستم دستمو گذاشتم زیر چونه ام و بیرونو نگاه می کنم و به چیزایی نا معلوم فکر می کنم... به چیزایی که دل خوشی ای توش نیست...
تا آدما عوض نشن هر چقدرم سال ها و ماه ها بیاد و بگذره و هر چقدرم اطرافشون و اطرافیانشون عوض بشن و بیان و برن هیچ چیزی عوض نمی شه...
درد همون درده و غم همون غمه و غصه همون غصه اس...
۹۶/۰۶/۱۹