...و عبور باید کرد

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۷/۰۹/۲۱

غزل...

يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۱، ۰۵:۵۰ ب.ظ
یا سَیـِّدی...
بعد از مدت ها...شاید فقط باید مقدمه نوشت...
حالا که دو ماه از نوشتن دور بوده ام می فهمم...نوشتن برایم مثلـــِ ذکری بوده که وقتی بر آن مداومت
داری در یک حالتـــِ خاصی قرار می گیری و وقتی کنارش می گذاری آن حالت از تو گرفته می شود...

گاهی در همین دو ماه...در همین دو ماهـــِ* شاید ناچیز...زندگی وُ روزِگار وُ چشم وُ دلـــِ آدمی دیگر گون ! می شود...

می خواهم نامـــِ وبلاگم را عوض کنم...دیوانـــِ حضرتـــِ حافظ را برمی دارم...با خودم قرار می گذارم نامـــِ وبلاگ را از هر شعری که آمد انتخاب کنم...بینـــِ دو اسمـــِ دردنوشان و صُراحی...صُراحی را بیشتر می پسندم...لغت نامه را که نگاه می کنم...نوشته است شرابـــِ پاک و خالص...

*.من پاییز را با آسمانـــِ نم دار و گرفته...زمینـــِ خیس و بارانی...خش خشـــِ برگ های خزان...می شناسم...حالا که از این ها خبری نیست...چگونه باور کنم پاییز آمده...

*.بل دو روز...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۰۹
مانا

نظرات  (۱۸)

۰۹ مهر ۹۱ ، ۱۹:۴۲ سندس در جست و جوی حقیقت
سلام. شروع دوباره نوشتن مبارکت باشد. برام جالبه که حس نوشتن بین ماها مشترکه...
اسم جدید وبلاگ هم خوبه
پاسخ:
...برای منم خیلی جالبه...
۰۹ مهر ۹۱ ، ۱۹:۴۶ - خط ِ تیره -
صُراحی
شرابـــِ پاک و خالص...

چ ِ قشنگ : )
خوشحالم که دوباره می نویسید
پاسخ:
سپاس...
چــه عجب آپ کردی!!
.
.
بالاخره افتتاح شد این وبلاگ !
.
پاییز امد و فقط یه بار باروون اومده از اولش.
پاسخ:
بله با اجازه شما فعلن افتتاح شده !
۰۹ مهر ۹۱ ، ۲۳:۳۹ زهره سعادتمند
صراحی.
هوووم.. عالی.
به قول بچه ها شیک و مجلسی :دی


خوشحالم که می خونمت دوباره.
پاسخ:
خوشحالم که سر زدی
.
پاسخ:
درسته...بله...حق با شماست...کاملن متوجه شدم...ممنون از نقطه نظراتتون...
۱۰ مهر ۹۱ ، ۱۲:۵۹ حسین سعدی
سلام
بازگشتت مبارک..
[گُل]
پاسخ:
ببخشیدا اون طوری رک گفتم...
با سلام
خوشحالم که دوباره شروع کردید.
پاسخ:
سلام.تشکر.
به!
سلام!
خوش اومدی!
بازگشت پر غرور شما را به خطه ی چیز میز نویسان وبلاگی تبریک عرض می نماییم!
بیا مث اون قبلنا هر روز چیز بنویس و بنویس و بنویس تا بفهمیم در چه حالی!
پاسخ:
چه خبرا !
۱۱ مهر ۹۱ ، ۰۰:۱۸ سفید کمرنگ
خوشحالم که برگشتید

صراحی ظرف شرابه. به شکلهای مختلفی بوده و معروفترینش شکل یه مرغابی بوده که از چشمش شراب بیرون میامده. شراب سرخ.

اسم قشنگیه... انتخابتون مبارک
سلام عزیزم !

برگشتت رو تبریک میگم !

کربلایی رفیق ِ من
بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود_____خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست
هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست_ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
سلام . خسته نباشی
خوشحالم که برگشتی
مواظب خودت باش . بیشتر از اینم ازت انتظار نمیرفت . که اگه اسم انتخاب کنی وجودشو داری که سنگین انتخاب کنی . خیلی قشنگه . حریم پروازت کجاها هست عرفان . یا .....................
من آن خزان زده برگم که باغبان طبیعت

برون فکنده زگلشن به جرم چهره زردم


پائیز دلگیره . دوست ندارم . اصلا ریختن برگهارو .... صدای زوزه بادو .. متنفرمممممممممممممممممم
سلام زهرا جون...چه عجب!!
از ان دمی که صراحی عشق تو دیدم...
سلام خوبی آبجی می بینم وبلاگ تازه باز کردی خیلی خوشگله آبجی امروز تو مدر سه گفتن کی اینجا می تونه شعر یا داستان بنویسه منم گفتم خانم من بلدم داستان بنوی سم به نظر تو و آبجی کدوم داستانم به جز تونا به (حرف بزرگتر ها باید گوش کرد)خوبه؟
نوشتن شروع که بشه میشه خوراک و غذا. گرسنه و تشنه میکنه
سلام بنده‌ی خوب خدا
از رد پایتان در "اتاق پنج دیواری ..." خدمتتان رسیدم ...
دستتان خوش، سرتان سبز و دمتان گرم که چنین نیک می‌نویسید و از "نیک" ...
قدحتان، سرشار نوش ... لحظه‌هایتان نوشانوش صراحی ...
اجرتان با حضرت آفتاب ...
التماس دعا
۱۸ مهر ۹۱ ، ۰۳:۵۵ میمِ‌ لام
در لهجه‌ی محل ما البته به ثریا هم صراحی گفته می‌شود. دقیقن با همین تلفظ!
۲۱ مهر ۹۱ ، ۱۰:۰۶ زهرا رجایی
وبلاگ «سگ لرزه های یک شک»
با سه شعر
و با عشق و نکبت به روز شد...
که شعر خوب بگویم دل «تو» خوب شود!

منتظرتان هستم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">