Title-less
پنجشنبه, ۱ دی ۱۳۹۰، ۰۶:۴۱ ق.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم
به یاد شهید ایلیا...
قمار بازم کرده اند...چشمانت...بس است دیگر...
تمام وجودم را وسط می گذارم تا لحظه ای...دریای آبی چشمانت را طوفانی نبینم...
پاییز تمام شد...فکر دل ما را نکرد...که خو کرده بود...به تماشای آوارگی برگ های خزان در باد...مثل تو...
........................................................
*. وقتی آواره هستی...فقط آوارگی آرامش می دهد...خب !
*.حضرت سلطان چی می شد من الآن تو حرمت بودم...( کسی که خیلی دل تنگه )
*.هویزه ایضن !
*.می خوابم تا فراموشت کنم... و فراموشت می کنم...به همین سادگی...
یا علی مددی...
۹۰/۱۰/۰۱
بعضی وقتا خوابیدن اول بیداریه...به همین سادگی...