نیت
پیش از این فکر می کردم تنها مقصد مقدس است و برای رسیدن به آن باید شتافت و هیچ لحظه ای را نباید از دست داد.
حتی تا می شود باید از درد و رنج کشیدن هم فرار کرد تا با آسودگی خاطر به سوی مقصد شتافت.
اما غافل از این که این شتافتن باعث تند و تند زمین خوردن می شود و جدای از اتلاف وقت، دردهای پیوسته ای را به بار می آورد که تمامی ندارد.
شتافتن مثل ماجراهای پت و مت خرابی به بار می آورد با این تفاوت که ماجراها دیگر خنده دار نیستند.
شخص دائم و بیش از پیش به خود قول می دهد که این آخرین بار است و باز هم از اول شروع می کند تا هر چه زودتر به مقصد برسد و عقب نماند.
اما دوباره با شتاب از جا برخاستن، فنرش را از جای خود در می آورد.
فنر با شتاب زیاد به این سمت و آن سمت می خورد و هر چه در مسیر خود می بیند را خرد و خراب می کند.
اما خوشا که یک بار برای همیشه ترک مقصد و شتافتن کرد و فقط به یک چیز فکر کرد. چیزی که تنها سرمایه هر انسانی است و جز آن نمی تواند به مقصد برسد و آن نیست جز تلاش کردن.
با تلاش می توان مثل لاک پشتی در مسیر مسابقه آرام آرام به پیش رفت و با نظاره مسیر از زیبایی های آن لذت برد و از خرگوش چموش عجله و شتافتن پیشی گرفت.
حتی می توان دردها و رنج های مسیر را در آغوش کشید و دوست داشت.
حال مهم نیست که دیگران از خرابی های به جای مانده چشم بپوشند و تلاش ها را ببینند یا نه.
مهم این است که زین پس مسیر مقدس مسیر تلاش کردن است و نه رسیدن.
لیس للانسان الا ما سعی...
خوشا دردی که درمانش تو باشی...