من اینجا...
به یاد شهید ایلیا...
تو باش آن دور دست ها و ستاره های چشمانت هر نیمه شبان نور بپاشند به ظلمات آسمانی که چشم می دوزی اش و زمزمه می کنی...یا نورالمستوحشین فی الظلم...
تو باش آن در دست ها و هر روز لطافت دستانت را هدیه بده به گل هایی که صبح گاهان نوازششان می کنی...
تو باش آن دور دست ها وعطر لبخندت را بسپار به دست نسیم تا دور شهر بگردد و برساندش به مشام آن پیرمرد رفتگر...برساند به مشام آن کودک گل فروش...برساند به مشام آن جوان دست فروش...برساند...
و من اینجا...
و من اینجا...
و من اینجا...
........................................................
*.السلام علیک یا باقر علم الاولین و الاخرین...
*.چهل روز، روزی صد مرتبه... رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً ...
*.اینم یه خط ابداعی که هیشکی ازش سر در نیاره...
یا علی مددی...
(سینا)
سلام
اتفاقی با وبلاگت آشنا شدم افتخاری بود بزرگ نمیدانم بدانی یا نه ولی پشت مطالبت هست چیزی که آدم رو جذب میکنه اونم صمیمیت مطالبت هست
من نمیگم که بیا به وبلاگ ما بیا به اصالت در اسارت تا حداقل بتونی تو هر موضوعی ازادنه حرف بزنی تا بتونی آگاهانه تصمیم بگیری نگاهی کنی به فردا و بسازی فردایت
ممنون