به یادش...
پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۴ ب.ظ
دلم برای مخاطب خاص این وبلاگ تنگ شده...مخاطبی که عجب شور و غوغایی داده بود به حال و هوای سه چهار سال پیش این وبلاگ...یاد آن روزها و لحظه ها بخیر...
*.نمی شود لبانت ترنم شعر دیگری به خود بگیرد؟ دیگر خسته شده ام از شنیدن "گو نام ما ز یاد به عمدا چه می بری خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما"
بیا و جان مولا دمی این بیت را در برابرم زمزمه کن : "هوای کوی تو از سر نمی رود ما را غریب را دل آواره در وطن باشد"
*.وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِکَ رَفِیقًا
*.دلم گرفته در این هوای پاییزی و اما برفی...بیا و کمی کنارم باش...
۹۲/۰۹/۱۴