نتونستم تاب بیارم...
دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۸۸، ۰۴:۰۱ ب.ظ
نتونستم تاب بیارم...باید اینو می نوشتم...
تنهایم...تنهای تنهای تنها...تنهایی بهتر از هرکس دیگر مرا می شناسد!!
والسلام...
۸۸/۱۲/۲۴
تنهایم...تنهای تنهای تنها...تنهایی بهتر از هرکس دیگر مرا می شناسد!!
والسلام...
...(مطلب)
سودای دل
مسیح کوچک
اشک شب
اشک شب
..........................................
نفرمایید...ارزش وبلاگ ایشونو آوردید پایین....