هییییییییییییییییییییییی
فاطمیه شروع می شه... از همین فردا...
محرم شروع می شه... از همین فردا...
چشم انتظاری مهدی صاحب الزمان (عج) شروع می شه... از همین فردا... از همین فردا ...
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد (سلام الله علیهم ) و آخر تابع له علی ذلک...
........................................................
دیگه خسته شدم...از همه چیز...از خودم...از خدایی که توی ذهنم ساختم...از نمازهایی که می خونم...از دیگران...کاش می شد جایی رفت تا اون خدایی که با پتک بالای سرم ایستاده نباشه...کاش می شد جایی رفت که یک آغوش گرم و با محبت در انتظارم باشه...دیگه حالم از نماز خوندن به هم می خوره...از این که هر لحظه مجبورم به خاطر اشتباهاتی که هر لحظه مرتکب می شم خودم رو سرزنش کنم خسته شدم...کاش می شد با خودم دوست بودم...کاش می شد همه ی بندگی هام با عشق باشه نه با زور...نه با زور...
کاش می تونستم خودمو خفه کنم...خودمو بکشم...راحت بشم از این زندگی که برای خودم ساختم یا ساختن...اههههههههههههههههههههه
ابتر بودن هم عالمی داره...این که هر کاری بکنی هیچ برکتی و هیچ نتیجه ای نداشته باشه...
نمی شه آدم شد...هیچ وقت نمی شه و هیچ وقت هم نخواهد شد...هیچ وقت...هیچ وقت...