آدم فروش وَ خیالی نیست*...
حُجره نشینی ات آرام ُ قرار را از دلم گرفته...
√ اگر خدا بخواد فردا شب عازمــــِ جبهه های جنوب هستم...
+ دلم واسه جنوب خیلی تنگ شده ... اما نمی دونم چرا این دفعه تهــــِ دلم سختشه ... چرا ... می دونم چرا...
+ هیچ گاه نخواهم توانست خاطراتــــِ Share Photos را فراموش کنم...
+ عاشقــــِ صدای کلیک شده ام...
+ می بینم که مرحله ی جدید ِ فیلترینگ رُ انجام دادن ُ من اصلن نتونستم چند تا کتاب ُ نرم افزار ِ مهندسی که می خواستم ُ دانلود کنم...
+ اگر پایــــِ حسین ُ یزید در میان نبود ... شاید ترجیح می دادم برم یــــِ کشور ِ دیگه...
+ به خاطر ِ خیلی چیزا...
+ عنوانـــــِ پست خیلی گویا تر از خود ِ پست می باشد...
*. دو آهنگ از عقیلی...
+ حاضرم ده تا مترو ُ اتوبوس ُ جا بمونم... اما اون جوری که خلق ُ الله سوار می شن ... سوار نشم...
+ از بس جماعت به قیافه ی یـــــِ وری ُ چپ اندر چلاغــــِ آدم زُل می زنن ... که آدم دلش می خواد دوباره بره سراغــــِ پوشیه زدن...
+ فردا باید یــــِ نمودار برای آزمایشگاهـــِ فیزیک هسته ای بکشم...اما هیچ نرم افزاری ندارم...اکسل ام بلد نیستم :( اصلن استاد گفت که کارتون احتمالن با اکسل پیش نمیره...
+ کلن این روز ها شدیدن با دیدنــــِ هر ناهنجاری آشفته ُ عصبانی می شم...
عــــــــــلی عـــــــــــلی...